بازاریابی شبکه ای؛ خوب یا بد
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که دوستان و یا آشنایانی به شما پیشنهاد ورود به بازاریابی شبکه ای یا همان نتورک مارکتینگ داده باشند. اما امکان دارد این سوال برای شما پیش آمده باشد که آیا این بازاریابی شبکه ای می تواند شما را به درآمد ادعا شده توسط این شرکت ها برساند؟ ما در این پست قصد داریم که به اشکالات و مسائلی که در این حوزه وجود دارند بپردازیم. البته این مطلب به صورت کارشناسانه نبوده و صرفاً براساس شواهد و بررسی های انجام شده شخصی ما می باشد.

1- فروش کالا به همان قیمت خرید:
یکی از مشکلاتی که به نظر ما در این حوزه وجود دارد، فروش اجناس به همان قیمتی است که خود بازاریاب آن را خریده است. همان طور که می دانید فروشی که بدون سود انجام گیرد به آن معنی خواهد بود که عملاً شما در آن معامله متضرر شده اید که دلیل آن هم این است که شما برای پرداخت هزینه ارسال کالا، هزینه رفت و آمد و قانع کردن مشتری برای خرید متحمل هزینه های مختلفی خواهید شد که عملاً بابت آنها هیچ پولی در ابتدا دریافت نخواهید کرد و باید منتظر این باشید که بتوانید حد نصاب فروش خود را به حد تعیین شده برسانید که پس از آن پورسانت فروش را دریافت کنید. برای همین حاشیه سود شما از کالا پایین خواهد آمد. ممکن است افراد فعال در این حوزه با ذکر این مسئله که در همکاری در فروش هایی که در حال حاضر در ایران هستند با همین روش کار می کنند، به مخالفت با این ایده بپردازند. در جواب به این افراد باید گفت که در سیستم های همکاری در فروش، خریدار نهایی هزینه کالا را پرداخت خواهد کرد و نه بازاریاب. به همین دلیل به مراتب هزینه کمتری به بازاریاب وارد خواهد شد.

2- ضربه زدن به چرخه تولید کشور:
یکی از مسائلی که این شرکت ها عنوان می کنند این است که جامعه ی هدف این شرکت ها، کسانی هستند که عملاً نمی توانند در چرخه تولید کشور نقشی داشته باشند ولی اگر به بازاریابانی که در این شرکت ها فعالیت می کنند توجه داشته باشیم، اکثر آنها افراد از جوان و نوجوان تشکیل شده اند که این افراد با وعده ها و تبلیغاتی که شرکت ها انجام می دهند، جذب این سیستم می شوند که همین مسئله باعث کشیده شدن جوانان به کار دلالی و واسطه گری خواهد شد که این در کل امر مطلوبی برای کشور نخواهد بود.

3- دادن وعده های کسب درآمدهای نجومی
یکی از مشکلات این سیستم این بوده و هست که تمام بازاریابان با وعده های غیرواقعی چذب این سیستم می شوند. به طور مثال با بیان کردن اینکه شما ظرف یک سال صاحب درآمد کلان و زندگی راحتی خواهید شد سعی در جذب حداکثری بازاریاب دارند. همه ما می دانیم که هر کار اقتصادی که با وضعیت اقتصادی که در حال حاضر  با آن رو به رو هستیم حداقل نیاز به صرف دو، سه سال کار و تلاش مداوم دارد که کار اقتصادی به ثمر نشسته و بتوانیم از حاصل آن بهره کافی را ببریم پس به همین علت کسب درآمد میلیونی آن هم در طی یک سال کار دور از واقعیت خواهد بود.

بازاریابی شبکه ای

4- بالاتر بودن قیمت محصولات عرضه شده از محصولات مشابه در بازار:
یکی از اشکالاتی که در این سیستم وجود دارد این است که محصولات عرضه شده در این شرکت ها با قیمتی بالاتر از عرف بازار عرضه می شوند که همین مسئله می تواند فروش اجناس خریده شده را با مشکل رو به رو سازد. باید توجه داشت که این مسئله خود بیانگر این تناقض گویی شرکت ها می باشد که آنها ادعا می کنند که هدف از بازاریابی شبکه ای حذف واسطه ها و عرضه مستقیم محصولات کارخانه به مشتری نهایی بوده که همین مسأله باعث افت شدید قیمت محصولات خواهد شد.

5- خلف وعده شرکت های بازاریابی شبکه ای در مورد کاهش قیمت:
همان طور که در بخش پنجم عنوان شد مسأله اساسی که این شرکت ها به آن توجه نداشته اند این است که این شرکت ها همیشه بر این مسئله تأکید دارند که قیمت محصولات ارائه شده از قیمتی که در بازار هست پایین تر می باشد. اما با بررسی تعدادی از محصولات به دو نکته پی می بریم که تعدادی از محصولات عرضه شده در این شرکت ها عملاً مشابه در بازار نداشته و امکان مقایسه قیمت وجود ندارد و نکته دوم آن که محصولاتی که مشابه آن ها در بازار موجود هستند عملاً با قیمت های پایین تر نیز دیده می شوند که لزوماً دارای کیفیت پایینی هم نیستند که همین مسئله باعث بروز مشکل در فروش آن می شود.

6- نبود یک کارآفرینی که در عرصه رسانه معرفی شده باشد:
یکی دیگر از مشکلات این سیستم این می باشد که همیشه ادعا می شود که فلان نفر یا فلان شخص در این سیستم بوده که  در حال حاضر از لحاظ مالی در وضعیت خوبی و مناسبی قرار دارد که از همین راه به این ثروت رسیده است اما نکته در اینجاست که ما هیچ وقت این شخص را نمی توانیم مشاهده کنیم و یا به بررسی آن بپردازیم. این مسئله باعث می شود که این شبهه برای ما به وجود آید که ممکن است این افراد گلچین شده باشند و ممکن است که فرد مورد نظر صرفاً برای تبلیغات علم می گردد و درآمد این فرد ارتباطی به این مسائل نداشته باشد. یک نکته دیگر این است که اگر شخص مورد ادعای این شرکت ها واقعاً در این راه موفق شده، چرا یک بار به عنوان کارآفرین نمونه در رسانه ها معرفی نشده است چون این کسی که توانسته به این سطح از درآمد برسد قطعاً زیرمجموعه های زیادی داشته و افراد زیادی توسط این فرد در این شرکت مشغول به کار شده اند، که همین مسأله نشان می دهد که فرد مورد نظر بالفعل کارآفرین قوی در حوزه اقتصاد می باشد، پس چرا چنین فردی هیچ مصاحبه ای با رسانه ها نداشته و ندارد.

نتورک

7- برای دریافت پورسانت باید به حد نصاب برسید.
یکی از مشکلات اساسی در این حوزه این است که شما برای اینکه بتوانید سودی بابت فروش کالا دریافت کنید باید به صورت ماهانه میزان فروش حداقلی را داشته باشید. یعنی اگر شما در یک ماه نتوانید به حدنصاب تعیین شده شرکت برسید تمام زحمت شما به باد خواهد رفت و عملاً در این معامله ضرر کرده اید.

8- زیان از دست دادن بازاریاب:
شرکت های مذبور بیان می کنند که شما می توانید با جذب زیر مجموعه به سطح درآمدی بالاتری برسید. مسئله اصلی اینجا پیش می آید که شما با ورود به این مجموعه همیشه در تلاش خواهید بود که زیرمجموعه های زیادی برای فعالیت خود استخدام کنید که سطح درآمدی شما بالاتر رود حال فرض کنید که چندین روز صرف می کنید که شخصی را به سیستم وارد کنید، حال اگر آن شخص نتواند به حدنصاب برسد یا بعد از ورود به آن چرخه بعد از مدتی انصراف دهد تمام زمان صرف شده و هزینه هایی که شما برای تبلیغات انجام داده اید به هدر خواهد رفت.


منبع:آی ورک | iwork.blog.ir